من...
مریم مقدس،
قدیسه یک شهر،
عاشقت بودم
شبی که هجوم شهوتت
بکارتم را درید
عاشقت بودم
تمام لحظه هایی که
هوس هایت
قداستم را به تاراج میبرد
عاشقت بودم
وقتی معصومانه
برای معصومیت از دست رفته ام
اشک میریختم
عاشقت بودم
وقتی فاتحانه به دردهایم
میخندیدی...
عاشقت بودم
فقط نمیفهمم
چرا امروز ننگ هرزگی تو
سهم من است ومهر فاحشگی روی پیشانی ام!!؟
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
نمونه کارهای اچ تو | 2 | 1939 | aminmoin |