اینک بهاری است که لبخند می زند
و طراوت بوسه های به یاد ماندنی
مرگ در ورق ها می پوسد
و عشق انتخابی است عاقلانه
که با فریادی از نیستی سر مشق می گیرد
خود بهاری دوباره است !
شاید
بر قلب های بارانی ...
می دویم با بادبادک های فانوس به دست
سپاس می گزاریم
چه با صفا
با او که هرگز نمی میرد
بی کران سرنوشت انتظاری است از روزگار
که ورق خواهد خورد ...
و طراوت بوسه های به یاد ماندنی
مرگ در ورق ها می پوسد
و عشق انتخابی است عاقلانه
که با فریادی از نیستی سر مشق می گیرد
خود بهاری دوباره است !
شاید
بر قلب های بارانی ...
می دویم با بادبادک های فانوس به دست
سپاس می گزاریم
چه با صفا
با او که هرگز نمی میرد
بی کران سرنوشت انتظاری است از روزگار
که ورق خواهد خورد ...